روایت آقازادهای که لباس رزم اندازهاش نبود
تاریخ انتشار: ۲ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۹۸۷۶۴
در ششمین روز ماه محرم، هیئات مذهبی به عزاداری برای شهادت حضرت قاسم میپردازند و به همین مناسبت در این حسینیه مجازی به عزاداری برای آقازاده واقعه عاشورا مینشینیم.
به گزارش خبرنگار ایمنا چند سالی است که مداحان اهل بیت (ع) هر روز از دهه اول ماه محرم را به نام یکی از شهدای کربلا نامگذاری کردهاند و در این راستا در شب ششم ماه محرم به عزاداری برای شهادت حضرت قاسم میپردازند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
امام حسن (ع) هنگام شهادت، فرزندانش را به امام حسین (ع) سپرد و به ایشان وصیت کرد تا نسبت به آنها پدری کند. بنابراین قاسم بنالحسن، پسری که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود، پیوسته در کنار ابیعبدالله (ع) بود. تاریخ ولادت قاسم بن حسن ثبت نشده است. با این حال در مقتل خوارزمی آمده است که وی به سن بلوغ نرسیده بود، و در لباب الانساب سن وی به هنگام شهادت ۱۶ سال ثبت شده است.
در شب عاشورای سال ۶۱ قمری هنگامی که امام حسین (ع) به یارانش خبر داد که روز بعد کشته میشوند، قاسم بن الحسن از او پرسید: «آیا من هم فردا کشته خواهم شد؟» امام (ع) با مهربانی پرسید: «فرزندم، مرگ در نزد تو چگونه است؟» عرض کرد «احلی من العسل» (شیرینتر از عسل). حضرت فرمود: آری به خدا سوگند، عمو به فدایت، تو از آنان هستی که پس از گرفتار شدن به بلایی سخت، کشته خواهی شد.
رهبر معظم انقلاب طی سخنرانی در نماز جمعه سال ۷۷ در خصوص این پاسخ قاسم بن الحسن (ع) میفرماید: «این، آن جهتگیریِ ارزشی در خاندان پیامبر است. تربیتشدههای اهل بیت این گونهاند. این نوجوان از کودکی در آغوش امام حسین بزرگ شده است؛ یعنی تقریباً سه، چهار ساله بوده که پدرش از دنیا رفته و امام حسین تقریباً این نوجوان را بزرگ کرده است؛ مربّی به تربیتِ امام حسین است. حالا روز عاشورا که شد، این نوجوان پیش عمو آمد. در این مقتل اینگونه ذکر میکند: «قال الرّاوی: و خرج غلام». آنجا راویانی بودند که ماجراها را مینوشتند و ثبت میکردند. چند نفرند که قضایا از قول آنها نقل میشود. از قول یکی از آنها نقل میکند و میگوید: همینطور که نگاه میکردیم، ناگهان دیدیم از طرف خیمههای ابیعبداللَّه، پسر نوجوانی بیرون آمد: «کانّ وجهه شقّة قمر»؛ چهرهاش مثل پاره ماه میدرخشید.»
دست از یاری برادرم برنداردر روز عاشورا هنگامی که نوبت مبارزه به قاسم رسید، برای کسب اجازه خدمت امام حسین (ع) آمد. حضرت او را در آغوش گرفت و هر دو آن قدر گریستند تا بیحال شدند. باز قاسم اجازه خواست و امام حسین (ع) امتناع فرمود. قاسم دست و پای امام را بوسه میزد و بر خواستهاش پای میفشرد. ولی امام (ع) اجازه نمیداد. حضرت قاسم که شوق به شهادت در وی زبانه میکشید، مخالفت عموی خود را با مادر خویش در میان گذاشت و مادر برای وی چارهجویی کرد و نامهای را که امام حسن (ع) برای روز عاشورا خطاب به قاسم (ع) نوشته بودند، به سیدالشهدا تسلیم کرد، در آن نامه امام حسن (ع) به فرزند خویش وصیت کرده بود که دست از یاری امام حسین (ع) برندارد.
قاسم (ع) با تسلیم این نامه به امام حسین (ع) توانست اجازه میدان رفتن را از ایشان کسب کند، اما هیچ زره و لباس جنگی به اندازه قامت حضرت قاسم یافت نمیشد؛ چرا که همه زرهها برای ایشان بزرگ بود، امام حسین (ع) با دیدن این شرایط بسیار گریستند. قاسم در نهایت در حالی که اشک از چشمانش میریخت به سمت میدان رفت و چنین رجز میخواند:
«إن تُنکِرونی فَأَنَا فَرعُ الحَسَن سِبطُ النَّبِیِّ المُصطَفی وَالمُؤتَمَن. هذا حُسَینٌ کَالأَسیرِ المُرتَهَن بَینَ اناسٍ لا سُقوا صَوبَ المُزَن؛ اگر مرا نمیشناسید، من شاخه حسن، نواده پیامبرِ برگزیده و امین هستم. این حسین، همانند اسیرِ به گروگان گرفته شده در میان مردمی است که خدا آنان را از آب باران سیراب نسازد.»
قاسم ابن الحسن جنگ نمایانی کرد و افرادی از لشکر عمر بن سعد ملعون را به دوزخ فرستاد و در نهایت به سبب شمشیری که بر فرق سرش خورد از اسب به پایین افتاد و عموی خود امام حسین (ع) را به کمک طلبید.
در مقاتل آمده است: «قاسم فریاد زد: ای عمو جان!» حسین (ع) مانند باز شکاری لشکر را شکافت، سپس همانند شیر خشمناک حمله افکند. حسین (ع) بالای سر آن پسر بچه ایستاده بود و او پای بر زمین می سایید (و جان میداد) و حسین (ع) فرمود: «دور باشند از رحمت خدا آنان که تو را کشتند، و از دشمنان اینان در روز قیامت، جدت (رسول خدا) میباشد»، سپس فرمود: «به خدا بر عمویت دشوار است که تو، او را به آواز بخوانی و او پاسخت ندهد یا پاسخت دهد، ولی به تو سودی ندهد، آوازی که به خدا ترساننده و ستمکارش بسیار و یار او اندک است»، سپس حسین (ع) او را بر سینه خود گرفته از خاک برداشت، پس او را بیاورد تا در کنار فرزندش علی بن الحسین و کشتههای دیگر از خاندان خود بر زمین نهاد.
شعرخوانی| یک بیت ناب خواند که نرخ عسل شکست
آن شب که چارچوب غزل در غزل شکست
مست مدام شیشه می در بغل شکست
یک بیت ناب خواند که نرخ عسل شکست
فرزند آن بزرگ که پشت جمل شکست
پروانه رها شده از پیرهن شده است
او بی قرار لحظهء فردا شدن شده است
بر لب گلایه داشت که افتادم از نفس
بی تاب و بی قرار، سراسیمه چون جرس
سهم من از بهار فقط دیدن است و بس؟
بگذار تا رها شوم از بند این قفس
جز دست خط یار به دستم بهانه نیست
خطی که کوفی است ولی کوفیانه نیست
گویی سپردهاند به یعقوب، جامه را
پر کرد از آن معطر یکریز، شامه را
میخواند از نگاه ترش آن چکامه را
هفت آسمان قریب به مضمون نامه را
این چند سطر را ننوشتم، گریستم
باشد برای آن لحظاتی که نیستم
آورده است نامه برائت، کبوترم
اینک کبوترم به فدایت، برادرم
دلواپسم برای تو ای نیم دیگرم
جز پارههای دل چه دلیلی بیاورم
آهنگ واژهها دل از او برد ناگهان
برگشت چند صفحه به ماقبل داستان
یادش به خیر، دست کریمانهای که داشت
سر میگذاشتیم به آن شانهای که داشت
یک شهر بود در صف پیمانهای که داشت
همواره باز بود درِ خانهای که داشت
هرچند خانه بود برایش صف مصاف
جز او کدام امام زره بسته در طواف
اینک دلم به یاد برادر گرفته است
شاعر از او بخوان که دلم پر گرفته است
آن شعر را که قیمتِ دیگر گرفته است
شعری که چشم حضرت مادر گرفته است "
از تاب رفت و تشت طلب کرد و ناله کرد
وآن تشت را ز خون جگر باغ لاله کرد”
اینک برو که در دل تنگت قرار نیست
خورشید هم چنان که تویی آشکار نیست
راهی برای لشکر شب جز فرار نیست
پس چیست ابروانت اگر ذوالفقار نیست؟
مبهوت گامهاش، مقدسترین ذوات
میرفت و رفتنش متشابه به محکمات
بغض عمو درون گلو بی صدا شکست
باران سنگ بود و سبو بی صدا شکست
او سنگ خورد سنگ، عمو بی صدا شکست
در ازدحام هلهله او… بی صدا شکست
منبع: ایمنا
کلیدواژه: ماه محرم ایام محرم شبهای محرم عزاداری محرم دهه محرم محرم ۱۴۰۲ حب الحسین یجمعنا حضرت قاسم عزاداری امام حسین شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق بی صدا شکست امام حسین حضرت قاسم بن الحسن قاسم بن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۹۸۷۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اجتماع بزرگ صادقیون برگزار میشود
اجتماع صادقیون در روز شهادت امام جعفر صادق علیه السلام در میدان صادقیه برگزار میشود.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، مرتضی متشرغی «دبیر اجرایی» این اجتماع مردمی با اعلام این خبر گفت: شنبه ۱۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، از ساعت ده صبح، عزاداران مکتب جعفری به سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام برای بیست و چهارمین سال برگزاری تجمع در میدان صادقیه، جمع شده و به اقامه عزا میپردازند.
وی افزود: در این مراسم که با قرائت قرآن توسط استاد هادی موحد امین و سخنرانی حضرت حجه الاسلام والمسلمین سید علیرضا حسینی همراه خواهد بود، مادحین حاج سعید حدادیان، حاج امیر عباسی، حاج عبدالرضا هلالی، کربلایی علی پور کاوه و کربلایی محمد حسین حدادیان، در عزای این امام همام مداحی خواهند کرد.
متشرعی با دعوت از عموم شهروندان و عاشقان مکتب جعفری ادامه داد:تشییع پیکر مطهر شهید گمنام، فعالیت دهها موکب مردمی، حضور دستجات عزاداری از مساجد و هییتهای شمالغرب تهران در این اجتماع از موضوعات دیگر این رویداد مذهبی مهم در پایتخت خواهد بود
دبیر اجرایی اجتماع صادقیون در پایان گفت: در راستای اجرای این اجتماع، محدودیتهای ترافیکی نیز از طریق پلیس راهور اعمال خواهد شد که متعاقبا اطلاع رسانی میشود